چكيده:
در عصر حکومت حضرت امام مهدي (عليه السلام) آيات وحياني قرآن کريم و سيره انسانساز رسول الله (صلي الله عليه و آله) و معصومان (عليهم السلام) مصدر برنامهريزي بر همه امور از جمله معماري و خانهسازي خواهد بود که به طور طبيعي نوع معماري و خانهسازي قرآني بر سبک زندگي و شکل و فرم زندگي شهري و روابط خانوادگي تاثيرات شگرفي ميگذارد در اين پژوهش با مرور بر آيات قرآن و خانهسازي انبياء و اولياء و شاخصههاي آن به تبيين عوارض و آثار سوء معماري سکولار و غيرديني و آثار اسفبار آن پرداخته و آنگاه وضعيت مطلوب معماري و خانهسازي قرآني در عصر حکومت امام مهدي (عليه السلام) را مشخص نمودهايم. توجه به ظرائف و آثار و برکات معماري و خانهسازي قرآني و رويکرد به آنها از سوي منتظران و زمينه سازان حکومت مهدوي (عليه السلام) و اجراي آن در سطح جامعه اسلامي از زمره برآيندهاي اين مقاله ميباشد.
کليد واژه : قرآن، خانهسازي، شاخصهها، حکومت مهدوى
مساله:
فلسفه خانهسازي و ابزار آن و کيفيت آن و نعمت خانه و نحوه استفاده از آن و آداب خانهداري و آداب ورود و خروج از منزل و فرهنگ حاکم بر محيط خانه و خانواده و ايمن سازي سقف و امکانات و بهداشت فيزيکي و روحي خانه از مطالب مهم و تاثيرگذار قرآن در باب معماري و خانهسازي قرآني است. خداوند صنعت خانهسازي و فکر معماري و زيباسازي خانههاي مسکوني را به انبياء و امتهاي آنها ارائه نموده است و دستور به شهرسازي و خانهسازي داده است. قرآن خانهسازي انبياء و اولياء و شاخصههاي آن را تبيين و عوارض و آثار سوء معماري غيرديني و طاغوتي را ذکر مينمايد. کيفيت و کميت خانهسازي با معماري قرآني و رعايت امور حقوقي، اخلاقي، عبادي و سياسي در جهاد خانهسازي قرآني حکومت حضرت مهدي (عليه السلام) مساله مورد توجه در اين مقاله ميباشد.
مقدمه:
خانه، بيت، اتاق، حجره، دار، مسکن، ذات العماد و اکنان از جمله واژههاي قرآني است که در آيات قرآن استعمال شده است (هاشمي، فرهنگ قرآن، ج12، ص1386، 293) تاريخ و فلسفه خانهسازي و ابزار آن و کيفيت آن و نعمت خانه و نحوه استفاده از خانه و آداب خانهداري و آداب ورود و خروج از خانه و فرهنگ حاکم بر محيط خانه و خانواده و ايمن سازي سقف و امکانات و بهداشت فيزيکي و روحي خانه از مطالب مهم و تاثيرگذار قرآن در باب معماري و خانهسازي قرآني است. خداوند در قرآن اسکان و آرامشيابي را فلسفه خانهسازي ذکر نموده است» والله جعل لكم من بيوتکم سکنا» (نحل/80) و خانه و تفکر خانهسازي را نعمتي الهي قلمداد نموده است (و يواکم في الارض تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بيوتا فاذكروا آلاء الله (اعراف/74) خداوند صنعت خانهسازي و فکر معماري و زيباسازي خانههاي مسکوني را به انبياء و امتهاي آنها ارائه نموده است و دستور به شهرسازي و خانهسازي داده است (و اوحينا الي موسي و اخيه ان تبوء القومکما بمصر بيوتا) (يونس/87) و حضرت موسي و هارون همچون انبياء ديگر ماموريت جهاد خانهسازي پيدا نمودند. خداوند ايمنسازي و استحکام بخشي ساختمان خانهها را بخشي از معماري ميداند (بيوتا آمنين- (حجر/82) و (تنحتون من الجبال بيوتا فارهين- (شعراء/149) و (تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بيوتا فاذکروا آلاء الله (اعراف/74) و تعليم ساختن خانهها کنارکوهها را در راستاي تکميل نعمتهاي الهي قلمداد نموده است (و جعل لکم من الجبال اسکنانا- (نحل/81) ، تا از سيل، سيلاب، زلزله، طوفان، رانش زمين و حشرات و جانوران موزي که در خاکهاي نرم و سست زندگي ميکنند مصون باشند. خداوند با ذکر ساخت اولين خانه که با معماري جبريل امين براي عبادت شکل گرفت (ان اول البيت وضع للناس للذي ببکه مبارکا- آل عمران/96) به فرهنگ حاکم بر محيط خانه و خانواده پرداخته که بايد خانه محل تلاوت قرآن، اقامه نماز قرائت تسبيح، حمد، تهليل، تکبير و سجده باشد تا نور آن خانه و اهل آن به آسمان تلالو کنند ( في بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو والاصال....... ذکرالله و اقام الصلوه و ايتاء الزکوه (نور/36 و37) وآنچه باعث زيبايي و نورانيت خانه ميگردد همين امور است. و بر همين اساس است که خداوند نام خانه مقدسي که بر فراز کعبه در آسمان چهارم يا هفتم قرار دارد را به جهت کثرت زائران و طواف کنندگان و نمازگزاران و تسبيح گويان و تجمع فرشتگان الهي، بيت المعمور خوانده است تا معلوم شود که زيبايي و آباداني و عمران يک خانه به چيست (و البيت المعمور و السقف المرفوع) (طور/4 و5) اما عدهاي بنابر فرهنگ و سبک زندگي فرعوني و قاروني ثروت خدادادي را صرف ساختن کاخها و قصرها و ويلاهاي گرانقيمتي ميکنند که از آن ثروت ميتوانست دهها خانواده سامان گرفته وخانهدار شوند. خداوند در سوره زخرف فرموده است اگر بيم گرايش مردم به کفار نبود من نعمتهايم را در دنيا بر کفار به گونهاي تمام ميکردم که سقف خانههايشان از نقره و نردبانهاي بالا رونده و درهاي متعدد و تختهاي زينتي در خانههاي مجللي که مزين به طلا و نقره باشد فراهم ميآوردم تا کفار بر آن تختها تکيه زده و به زندگي اشرافي بپردازند. (لبيوتهم سقفا من فضه و معارج عليها يظهرون- ولبيوتهم ابوابا و سراعليها يتکون و زخرفا و ان کل ذلک لما متاع الحيوه الدنيا) (زخرف /33 تا 35) واگذاري مزايا، امکانات و بهروري از زندگاني مجلل و طاغوتي دنيا به کافران موجب ميگردد تا بيشماري از دنيازدگان سطحينگر به سبک زندگي و معماري و خانهسازي آنها روي آورده و زمينه گرايش نسلها به کفر فراهم آيد خداوند در همين آيات سوره زخرف متذکر ميگردد که زندگي مجلل و با شکوه دنيا در برابر نعمتهاي جاودانه آخرت آنقدر پست و حقيراست که قابل قياس نيست و هيچ کدام از انبياء و اولياء و خردورزان به تجملات و زخارف زودگذر زندگي دنيا دلبستگي و وابستگي نداشتهاند.
آثار سوء و مخرب معماري سکولار و غيرديني
با تامل و مقايسه بر نوع خانهسازي و معماري اسلامي و سکولار و برآيندهاي هرکدام درمييابيم که معماري سکولاريک معماري دين گريز تجمل گرا، سلامت گريز فرد گرا، خودنما و بدگرا در طرح و نقش و فرم است که در آن براي معنويت، امنيت و آرامش اهل خانه فکري نشده بلکه برعکس بر عرياني، خودنمايي، مصرف زدگي، و بيهويتي به اسم فضاي بهينه، مدرنيته، اوپن، ويويا دورنما تاکيد شده است که خود اين تبذل، اثرات منفي بر اخلاق، روحيه و نوع تفکر افراد ميگذارد. که به بعضي از آثار سوء و مخرب اين معماري اشاره ميکنيم.
1- معماري دين گريز
معماري سکولار تضاد با دين و خداپرستي و اخلاق دارد. در معماري اسلامي مسجد بعنوان محور محله قرار گرفته و خانه هاگرداگرد آن ساخته ميشد و مسجد محلي صدور معنويت و امنيت و آرامش بود و اهل هر محله شخصيتاش با مسجدي بودن گره خورده بود. و در هر محله طبيب معنوي بعنوان امام جماعت مسجد بود که با همه اهل محل رفيق بود و مردم او را گرهگشاي امور خود و محل شور و مشورت خود ميدانستند اما در معماري سکولار همه اين زيبائيها حذف شده و ديگر از خانهها صداي اذان و ذکر و توسل و تلاوت قرآن نميآيد بلکه آنچه فضاي محلهها را پر نموده صداهاي شهوت انگيز و گوشخراش موسيقيهاي غربي است. معماري اسلامي يک معماري قبلهگراست و يکي از معاني قبله عبادتگاه است؛ يعني خانههاي خود را محلي عبادت قرار دهيد؛ به قرينه «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ». و تنظيم امور بر اساس قبله صورت گيرد: «و أوحينا إلى موسى و أخيه أن تبوّء القومكما بمصر بيوتاً واجعلوا بيوتكم قبله و أقيموا الصلاه و بشّر المؤمنين» (يونس/87) در اين آيه، شايد منظور از قبله، با قرينه «أقيموا الصلاه» که مربوط به نماز است و در اين سياق از آيه بيان شده، همان جهت اقامه نماز باشد. هر چند جهت قبله، ميان بني اسرائيل و مسلمانان متفاوت بوده است؛ ولي به صورت کلي از اين آيه، جهتدار بودن منازل برداشت ميشود. و معناي ديگر، مقابل هم قرار دادن خانهها به صورت متمرکز و در کنارهم (نه بر روي هم) تا از پراکندگي و تفرقه دور شده، به استحکام روابط صحيح اجتماعي و همچنين احياي روح جمعي، بر اساس تقوي و اقامه نماز بپردازيد. خانه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و حضرت خديجه (سلام الله عليها) ، خانهاي زيبا و داراي چهار اتاق، سه اتاق اندروني (يک اتاق براي فرزندان، يک اتاق براي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و حضرت خديجه (سلام الله عليها) و يک اتاق نيز براي عبادت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ؛ اتاق بيروني هم براي ملاقات با مردم و ميهمانان بوده است. طرحي زيبا، اما عاري از هرگونه تکلّف و زينتهاي دنيوي، بسيار ابتکاري و جالب که متأسفانه توسط وهابيت تخريب شده است. (مرآة الحرمين، ص189)
2) معماري تجملگرا
عوامل دروني پيدايش و گسترش معماري تجملگرا، حب دنيا، تکبر، تکاثر و تفاخر طلبي است. در معماري قرآني بر ساده زيستي و بيآلايشي و بيپيرايگي تاکيد شده زيرا موجب آسودگي ارتباطات اجتماعي به خصوص صله رحم ميگردد و برعکس معماري تجملگرا موجب کمرنگ شدن فرهنگ صله رحم در جامعه ميگردد. تجملگرايي در لغت به معناي آراستهگرايي است. و در اصطلاح گرايش افراطي به استفاده از زينتهاي مادي در زندگي ميباشد. از آنجايي که گرايش به زيبايي يک امر فطري در نهاد آدمي است و از آنجا که خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد، در نگاه اول به نظر ميرسد که تجمل نه تنها امري ناپسند نيست بلکه امري بسيار نيکو و منطبق با فطرت انساني است پس دو نوع تجملگرايي داريم «تجملگرايي خوب» و «تجملگرايي بد. قرآن کريم معماري فرعوني و قاروني و اطرافيان آنها را گرايش به تجملگرايي بد و تزيين شيطاني براي گمراه کردن مردم از راه خدا دانسته است. اما در معماري اسلامي بر وجود عناصري همچون نور، رنگ، خط و اشکال هندسي براي زيبا آفريني تاکيد شده است. در متون روايي آمده است که همه اطراف اتاق امام صادق عليه السلام، مزين به آية الکرسي بوده و در سمت قبله و مکان عبادت آن حضرت نيز از آيات قرآن استفاده شده بود. اسلام از زيبايي و زينت متعارف که با موازين شرعي مطابقت داشته باشد، استقبال ميکند. امام صادق عليه السلام فرموده است: خداوند دوست دارد هرگاه به بندهاي نعمتي ارزاني داشت، آثار آن نعمت را در او ببيند. سؤال کردند: چگونه؟. حضرت فرمودند: استفاده از لباس خوب، بوي خوش، منزلي تميز که با گچ سفيد کاري شده باشد و فضاي بيروني منزل تمييز باشد و داخل منزل از روشنايي و نور خوب بهرمند باشد. هرچه مسکن و خانه تزيين شده و تجملات و تشريفات آن زياد گردد، انسان ميل بيشتري به ماديات داشته و از معنويات دور خواهد افتاد. امروزه خانهها با انواع ظروف تجمّلي که هيچ استفاده و کاربردي جز دنيازدگي اهل آن و حسرت و آه براي ديگران ندارد، تزيين ميشود؛ دکورها، ويترينها و کمدهايي که مملوّ از وسايل تزييني و زينتي، مجسمهها و... است که اين موارد مخالف صريح با سبک زندگي اسلامي ميباشد و در راستاي سبک زندگي غربي است. در شريعت مقدس اسلام، از نقاشي تصوير جانداران و ساختن مجسمهي آنها، نهي شده است. از اين رو مجسمهسازي و نقاشي جانداران، از شغلهاي حرام به شمار ميروند. شيخ انصاري در کتاب المکاسب حرمت مجسمهسازي را اجماعي دانسته و حرمت نقاشي از جانداران را نيز از برخي بزرگان نقل کرده است. (مرتضي انصاري، المکاسب، ج1، چ1، نشر آرموس اسماعيليان قم، 1381ه.ش، ص66.)
در بخش «الزي و التجمل» از کتاب کافي بابي با عنوان «تزويق البيوت» آمده و در آن احاديثي دربارهي حرمت مجسمهسازي و نقاشي انسان و حيوان وارد شده است. ابو بصير ميگويد: امام صادق (عليه السلام) از قول پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: «اي محمد، پروردگارت به تو سلام ميرساند و تو را از تزويق خانه نهي ميکند». ابو بصير ميگويد: پرسيدم تزويق خانه يعني چه؟ امام عليه السلام فرمود: نقاشي کردن صورتها. (محمد بن يعقوب کليني، اصول کافي، ج6، ج3، دارالکتب الاسلاميه، تهران، 1367ه. ش، ص527.) .
3) معماري سلامت گريز
در معماري سکولار عليرغم ظاهر فريبندهاش به پاکي و طهارت و سلامت جسم و جان توجهي نشده است و ميتوان اين معماري را معماري سلامت گريز ناميد. در معماري قرآني بر پاکي و طهارت و سلامت جسم و جان تاکيد شده است و در چيدمان بخشهاي متعدد خانه مانند سرويس بهداشتي، حمام، و آشپزخانه بدور از محل زندگي و نشيمن برنامهريزي شده است و همچنين خانه محل نگهداري حيوانات اعم از سگ، گربه و... غيره نبوده و از هرآلودگي پاکيزه است. بخش عمدهاي از بيماريها جسمي و رواني ناشي از آوردن سرويس بهداشتي، حمام، و آشپزخانه و حيوانات اعم از سگ، گربه به فضاي دروني خانه ميباشد ايجاد بوي بد در فضاي اتاقها، افزايش ويروسها و ميکروبها، قارچها و کپکهاي خانگي آثار مواد شيميايي ضد عفوني کننده و گندزداها و يا حشرهکشها و يا خوشبوکنندههاي صنعتي يا بيماريهاي که سگ و گربه دارند و با مدفوع خود آنها را در محيط خانه گسترش ميدهند همه و همه اثر فرهنگ و معماري سلامت گريزاست. (سايت سلامت، پايگاه جامع اطلاعات پزشکي) ، امام صادق (عليه السلام) فرمودند: شايسته است محلي تخلّي در پوشيدهترين جاي خانه باشد. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند: جبرئيل امين بر من نازل شد و گفت: در خانهاي که سگ يا ظرفي ادرار در آن باشد، ما ملائکه وارد نميشويم. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که سرويس بهداشتي، بايد دور از محل زندگي باشد.
4) معماري فردگرا
از ديگر آثار معماري سکولار، فردگرايي و فردي شدن خانه و محيط زندگي ميباشد. يکي از چيزهايي که در فرهنگ غرب وجود دارد اين است که هر فرد به دنبال جدايي گزيني ميباشد به گونهاي که افراد يک خانواده در يک خانه از هم جدا زندگي ميکنند و فقط وقت غذا دور هم جمع ميشوند. يا از ارتباط با همسايگان طفره رفته و از حال همسايههاي خود بيخبرند، خصوصاً در زندگي آپارتمان نشيني که همه به فکر خود هستند و کمتر از حال ديگر همسايهها خبر دارند. شايان توجه است که خانه نه تنها يک محل براي آرميدن است بلکه يک مکاني است که هويّت فردي يا جمعي افراد را تشکيل ميدهد از اين رو به خانه ميگويند حريم خصوصي زيرا در آن حرمت افراد نگه داشته ميشود. در جوامع غربي مهمترين دغدغه درامر خانهسازي شيوه توضيح فضاها و تقسيم بندي آن براي همه افراد خانواده آن هم بصورت جداگانه (اتاق خصوصي) پذيرايي، اتاق خواب و... اما در فرهنگهايي که ارزش اجتماع گرايانه در آنها بيشتر باشد، مفهوم حريم خصوصي متفاوت است و به خانه با ديد حريم و حفظ و صيانت نگاه ميشود.
5- معماري خودنما
از آثار ديگر معماري سکولار اين است که خانه و مسکن ديگر کمتر نقش ايجاد پوشش و رعايت حريم بين خودي و غيره را دارد. انسان غربزده سکولار بيشتر مايل به افشاي خود و در معرض ديد ديگران قرار داشتن و يك نوع عرياني و خودنمايي است، گويي ديگر چيزي براي مخفي نگه داشتن وجود ندارد لذا ميبينيم ديوارهاي خانهها کوتاه يا برداشته ميشود و جاي خود را به نرده و حصارهاي تزئيني ميدهد، اتاقها و آشپزخانهها همه يکسره اوپن و باز ميشوند و اندروني و بيروني يکي ميشود پنجرهها به بيرون افزايش مييابد حتي تزئين خانهها مثل شيشهها آينهاي «رفلکس» ميگردد که همه باعث از ميان بردن فاصلهها ميشود. ويوها يا دورنماها و بالکنها محلي نشستن و خودنمايي زن و مرد با لباسهاي مبتذل ميگردد و چشم چراني به خانه همسايهها از زمره مفاسد اين اماکن در معماري سکولار است. حفظ حيا و دينداري در خانه با شکل و نماي داخلي خانه، به صورت مستقيم مرتبط است به عنوان نمونه در منازل جديد، وضعيت اکثر اتاقها، حتي اتاق حمام و... به سمت آشکار شدن، در حال پيش روي است. اين در حالي است که در اسلام، حفظ حيا از مهمترين مسائلي است که انسان بايد در تمام جنبههاي زندگي خويش، آن را در نظر بگيرد؛ امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد:
«هرکسي که حيا ندارد، ايمان ندارد» (کليني،1429، ج13؛ 63) .
6- معماري بدگرا
وقتي مختصات و عناصر بافت يک خانه بر اساس هوا و هوس و شهوت گذاشته شود معماري آن يک معماري بدگراست و معماري بدگرا از مباني تفکر سکولار نشات ميگيرد و بر مجموعه زواياي معماري درون خانه تاثير ميگذارد. در مهندسي خانه فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و ائمه الطهار (عليهم السلام) طرح محراب، حجره عبادت و تلاوت قرآن و مدرس درس و بحث مهندسي ميشده و هر يک از قسمتهاي خانه با يک تفکر الهي و نيازهاي فطري چيدمان ميشده است تا کمترين ضرر و بيشترين سود را براي اهل خانه داشته باشد. در معماري اسلامي آشپزخانه را در جايي از ساختمان قرار ميدادند که کدبانو در ديد نامحرم نباشد. از طرفي بوي غذا به محيط خانه سرايت نکند و خانم خانه بتواند به راحتي کار خود را انجام دهد ولي امروزه شاهد اين هستيم که آشپزخانه در وسط ساختمان و درست در ديد نامحرم واقع ميشود لذا براي چاره اين مشکل خانوادهاي مذهبي و متدين دست به دامان پرده و جداکنندهايي از اين قبيل ميشوند در معماري اسلامي حمام و سرويس بهداشتي ناپيداء و در حاشيه خانه بوده اما در زندگي مدرن امروزي بهترين جاي ساختمان بعنوان حمام و سرويس انتخاب ميشود که در معرض ديد بوده و اين خود اثرات نامطلوبي بر محيط و روح و روان و بهداشت افراد در محيط زندگي ميگذارد. و اينها نشانههاي بدگرا بودن معماري سکولار است.
احکام و آداب خانهسازي
مرتفع نبودن خانهها 4 مرتبه در قرآن مورد تاکيد قرار گرفته است. (اصغري، يوسف، شرايط کلّي مسکن از ديدگاه منابع اسلامي) بلندي يا کوتاهي خانهها، کيفيت سقف، وضعيت هوا و نور، غصب فضا يا امکانات موجود در محل سکونت از جمله احکامي است که ائمه اطهار برنامه مهندسي و معماري خود در اين ارتباط را مطرح ساختهاند. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است: سقف خانه را هفت تا هشت ذراع بيشتر قرار ندهيد (حدود 3 الي 3 و نيم متر) که عوارضي براي اهل خانه دارد (طبرسي،1370: 126) . از رسول الله (صلي الله عليه و آله) روايت شده است: ساختمان بلند و مرتفع، حقوق همسايهها را ضايع ميسازد و ايشان از مردي انصاري که در مدينه ساختمان بلند و مرتفعي ساخته بود، رو برگردانده و فرمودند: چنين بناهاي بلندي براي ديگر ساختمانهاي محل، زحمت و مزاحمت ايجاد کرده و جريان هوا و نور را از آنان دريغ ميدارد. (طبرسي،1370: 126) . زميني که مسکن در آن احداث ميشود، نبايد غصبي باشد؛ همچنين استفاده از مصالح حرام به شدت منع شده و مايه ويراني منزل خواهد شد. از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) روايت شده است: هر کس يک وجب از زمين ديگران را غصب نمايد در قيامت تا هفت طبقه آن قطعه زمين را برگردنش ميآويزند. و کسي که در ملک غصبي نماز بخواند اگرچه روي فرش غصبي و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است پيامبرفرمود: «اتَّقُوا البُنيَانَ فِي الحَرَامِ فَإِنَّهُ أَسَاسُ الخَرَابِ» (مستدرک الوسائل، ج3، ص472) با پول حلال خانه بسازيد و مواظب باشيد در پول ساختند حق مردم نباشد و خمس مهم است چون در اين حالت يک پنجم مردم فقير در آن پول شريک هستند حديث داريم «إِنَّ الحَرَامَ لَا يَنمِي وَ إِن نَمَيلَا يُبَارَکُ لَهُ فِيهِ» (کافي، ج5، ص125) مال حرام رشد نميکند يا اگر رشد کمي پيدا کند برکت ندارد...يکي از عوامل معنوي خراب شدن ساختمان که باعث اختلال در آن ميشود و ميتواند آرامش ساکناناش را سلب کند، هزينه ساخت آن است که اگر مقداري مال حرام در ساخت آن به کار رود، مطابق با اين روايت از حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) ، خرابي خانه را در پي خواهد داشت: «در ساخت و ساز از حرام پرهيز نماييد؛ چون همانا ناپرهيزي و استفاده از حرام در ساخت و ساز پايههاي خرابي را در آن بنيان مينهد» (نوري، 1408، ج3: 472) .. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: کسي که مالي را از راه غير حلال کسب کند، خداوند ساختمان و مصالح ساختماني را بر او مسلّط ميسازد. (فروع کافي ج6 ص 531) امام صادق (عليه السلام) فرموده است: خداوند متعال ساختمانهايي دارد که انتقام گيرنده ناميده ميشود پس اگر خداوند به بندهاي مالي عطا کند و او حق آن را (خمس، زکات و انفاقهاي مستحبي) پرداخت نکند آن را بر او مسلّط ميکند پس مالش را در آن صرف ميکند و ميميرد و ساختمان را ميگذارد و ميرود. (من لايحضره الفقيه ج4: ص427) (احکام و آداب مسکن غلامرضا گلي زواره ص92) هر ساختماني که از کفايت، بيشتر باشد، آن ساختمان در قيامت، وبال صاحباش ميشود (برقي،1371، ج2: 608) . 2. هر بنايي که بيش از اندازه باشد، روز قيامت، صاحباش مجبور به حمل آن ميشود (حرّعاملي، 1409، ج5: 338) . امام علي (عليه السلام) در ذيل نامهاي که براي حارث همداني مينويسد، درباره جايگاه و موقعيت جغرافيايي مسکن، اين چنين ميفرمايد: «مسکنات (جايگاه استراحتات) را در شهرهاي بزرگ قرار بده که آنجا مرکز اجتماع مسلمانان است و از اقامت در مراکز غفلت و ستم کاري و آن جا که ياري رسانندگان بر طاعت خدا کم هستند، پرهيز نما» (شريف الرضي،1414: 460) . وسعت ديد و عمق تفکر اسلامي را در اين روايت، به روشني ميتوان ملاحظه نمود؛ چنان چه در اين روايت، حتي به تأثيرگذاري عقايد ديگران و اطرافيان خانه نيز اشاره شده است؛ بدين لحاظ انسان بايد قبل از بنا کردن ساختمان، در مورد منطقه ساخت منزل و اطرافيان و اعتقادات آنها، تحقيق و تفحّص نمايد و سعي کند از مناطقي که افراد بيدين در آنها زندگي ميکنند، دوري نمايد؛ چه اين که اين مسئله، باعث غفلت، جهل و ظلمت انسان ميشود.
معماري اسلامي در عصر حکومت امام مهدي (عليه السلام)
معماري قرآني عصر امام مهدي (عليه السلام) از ويژگيها و مختصات ممتازي برخوردار است اين معماري با زدودن آثار معماري سکولار و تغيير و تحول در بافت و شکل و فرم معماري، تفکر و مباني معماري قرآني را به تمامي نقاط عالم اعلام و گسترش ميدهد. معماري قرآني در عصر حکومت امام مهدي (عليه السلام) بر مباني عدالت، قسط، عبادت، امنيت، آرامش و مصونيت بخشي استوار است و بر اساس همين مباني آنچه را مغاير مباني انسان ساز قرآن باشد تغيير و متحول خواهد ساخت. ما در اين مقاله به تعدادي از اين تغييرات و تحولات اشاره خواهيم نمود.
1. بستن پنجرههاي مشرف به کوچه ها»
يکي از عناصر معماري سکولار باز کردن پنجرههاي مشرف به کوچهها و خيابانهاست چيزي که در فساد و خيانتهاي زناشويي و نظايري از اين دست نقش دارد وجود پنجرههاي مشرف به کوچه و خيابان است. وجود اين پنجرهها هرچند ناخواسته باعث ميشود که هر آنچه که در درون خانه ميگذرد به بيرون انتقال يابد بخصوص در فصل گرما که اين کار سهلتر ميگردد لذا يکي از کارهايي که در زمان ظهور حضرت صورت ميگيرد مسدود کردن پنجرههاي مشرف به کوچهها و خيابانها است. در روايت آمده که «و سدّ کل کوّة الي الطريق) (مفيد،1413، ج2: 385) .
2. برچيده شدن بالکنها و ناودانها
يکي ديگر از چيزهايي که در خانهسازي مدرن به چشم ميخورد و به بهانه استفاده از فضاء (تراکم) وسيلهاي براي درآمدزايي تبديل شده ساختن بالکن در طبقات فوقاني خانههاست که علاوه بر تجاوز به حقوق عمومي از آثار سوء اخلاقي و اجتماعي برخوردار است. در روايت آمده که در زمان حضرت «سدّ کل جناح و کنيف و ميزاب الي الطريق» تمامي بالکنها و فاضلابها و ناودانهايي که مشرف و يا واقع در راه مردم هست را ميبندد. (مفيد،1413، ج2: 385) .
3. تخريب خانههاي مشرف به خانه همسايهها
يکي از آسيبهايي که در خانهسازي عصر حاضر با آن مواجه هستيم خانهسازي مشرف به خانههاي ديگران است. اين مورد علاوه بر مزاحمت براي همسايگان ميتواند خطرات جدي در عرصه اخلاق، فرهنگ و اجتماع داشته باشد لذا در زمان ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) خانههايي که مشرف به حريم ديگران است توسط حضرت تخريب يا مسدود ميگردد. در روايت است که «و البيوت التي تشرع الي الجوار» (مفيد، 1413، ج2: 385) .
مساجد در عصر ظهور
توجه و اشتياق مسلمانان به تطهير و تعظيم و تقديس مساجد که برگرفته از تأکيدات قرآن کريم و دستورات رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه اطهار (عليهم السلام) مبني بر «عمران و آبادي مسجد»، «اخذ زينت در مسجد»، «رفعت مکاني مسجد»، و «تعظيم شعائر الهي» بوده و با توجه به نقشي که مساجد بعنوان محور محلات زندگي ايفاء مينمود به گونهاي که خانهها گرداگرد آن ساخته ميشد و مسجد محل صدور معنويت و امنيت و آرامش بود و اهل هر محله شخصيتاش به مسجدي بودن معلوم ميگرديد، اهتمام حکومت مهدوي به ساخت و ساز محلات مسجد محور و زيباسازي و مقاوم سازي و هنرنمايي در مساجد معطوف ميگردد. بديهي است که بستر گسترش تمدن و پيشرفتهاي علمي و تکنولوژيهاي مدرن، طبعا روزبه روز مطابق با تحولات و پيشرفتهاي زمان، برشکوفايي و هنرنمايي مساجد مسلمين خواهد افزود. نگاهي به روايات وارده در اين موضوع، ما را با برنامههاي حضرت مهدي (عليه السلام) نسبت به معماري، عمران و آباداني مساجد آشنا ميسازد.
منع از تخريب مساجد
در عصر ظهور از تخريب مساجد جلوگيري ميشود و حضرت مهدي برنامههاي خويش را به ياران و اصحاب خود اعلام ميدارد و از تک تک آنها تعهّد و بيعت ميگيرد که طبق دستورات اعلام شده، رفتار نمايند و آنان حق تخلّف از آن را ندارند. از جمله اموري که بر آن بيعت گرفته ميشود، اين است که مساجد را در هنگام درگيري نظامي و فتح شهرها و محلات تخريب نکنند؛ از اين رهگذرا هيچ کس به هيچ وجه اجازه ندارد که بدون علت و خودسرانه مسجدي را تخريب کند؛ مگر در مواردي که خود امام صلاح بداند و يا طرحهاي توسعه راههاي عبور و مرور چنين امري را ايجاب نمايد. از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) نقل شده است که آن حضرت فرمود: «أَنَّهُ يَأخُذُ البَيعَةَ عَن أَصحابِهِ عَلى اَن لايَسرِقُوا وَ لا يَزِنُوا وَ لا يَسُبُّوا مُسلِما... وَلا يُحَرِّبُوا مَسجِدا، به راستي او (مهدي عليه السلام) از يارانش بيعت ميگيرد که سرقت نکنند و زنا ننمايند و به مسلماني دشنام ندهند... و مسجدي را بدون جهت و دليل [تخريب نکنند.»
تخريب مساجد ملعونه
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) به فرمان الهي دست به تخريب مسجد ضرار زد که توسط دوازده نفراز منافقان ساخته شده بود؛ چنان که در قرآن کريم ميخوانيم: «وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَينَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ» (توبه/107) «و [گروهي از منافقين] کساني هستند که مسجدي ساختند براي زيان [به مسلمانان] و [تقويت] کفر و تفرقه ميان مؤمنان و کمينگاه براي کسي که با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه کرده بود و سوگند ياد ميکنند که نظري جز نيکي [و خدمت] نداشتهايم؛ امّا خداوند گواهي ميدهد که آنها دروغگو هستند. [اي پيامبر!] هرگز در آن [مسجد] قيام [و عبادت] نکن!» پس از نزول آيه، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) به عاصم بن عدي عَجلاني و مالک بن رُختُم سالمي دستور داد که آن مسجد را تخريب کنند. از اين رو اين چهار مشخصه در ساختن هر مسجدي باشد، در زمان حضرت حجّت (عليه السلام) نيز تخريب ميشود: مسجدسازي با هدف ضرر زدن و يا بروز ضرر از جانب مسجد به اسلام: «ضِرارا»، مسجدسازي با هدف ترويج کفر: «وَکُفرا، مسجدسازي با هدف تفرقه اندازي در ميان مؤمنان: «وَ تَفرِيقا بَينَ المُؤمِنِينَ»، و ساخت مسجد براي اعلان جنگ با خدا و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) : «وَ ارصادا لِمَن حارَبَ اللهَ وَ رَسُولَه». مساجدي که بر اساس نيات پليد ساخته شده باشد نيز توسط آن حضرت تخريب ميشود. ابو بصير از امام باقر (عليه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «إذا قامَ القائِمُ سارَ إِلَى الكُوفُةَ فَهَدَّمَ بِهَا اَربَعَةَ مَساجِدَ وَ لَم يَبقَ مَسجِدٌ عَلى وَجهِ الأَرضِ لَهُ شُرَفٌ اِلَّا هَدَمَها؛ هنگامي که قائم (عليه السلام) قيام کند، به کوفه رود و در آنجا چهار مسجد را ويران کند و مسجد کنگره داري در روي زمين نباشد، جز آنکه حضرت آن را خراب سازد.» در روايت ديگر، ابو بصير از حضرت صادق (عليه السلام) نقل کرده است كه آن حضرت فرمود: «اِذا قامَ القائِمُ (عليه السلام) دَخَلَ الكُوفَةَ وَ اَمَرَ بِهَدمِ المَساجِدِ الأَربَعَةَ حَتّى يَبلُغَ اَساسَها وَ يُصَيِّرُها عَرِيشا كَعَرِيِشِ مُوسى وَ يَكُونُ المَساجِدُ كُلُّها جُمّا لا شُرَفَ لَها كَما كانَ عَلى عَهدِ رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه و آله) ؛ و آن گاه كه قائم (عليه السلام) قيام کند، داخل کوفه شود و دستور انهدام مساجد چهارگانه را صادر فرمايد تا به پايههاي آنها برسد و آنها را همانند سايبان حضرت موسي (عليه السلام) قرار ميدهد و کليه مساجد، ساده و بدون کنگره خواهند بود؛ آن گونه که در زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) [ساده و بيآلايش] بودند.» (مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج52 ص 332 و ص 333 مؤسسة النشر الاسلامي، قم، 1407 ق.)
توسعه فيزيکي مساجد
تحول عظيمي که در دوران ظهور امام مهدي (عليه السلام) رخ ميدهد و اسلام جهانگير و عالمگير ميشود، توسعه مساجد بر اساس تقوا و پاکي، بيش از گذشته ميباشد؛ چرا که توسعه اسلام و ازدياد مسلمانان و روي آوردن به مساجد و معنويات چنين امري را به دنبال خواهد داشت. مفضّل بن عمراز امام صادق (عليه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «اِذا قامَ قائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلي الله عليه و آله) بَني فِي ظَهرِ الکُوفَةَ مَسجِدا لَهُ اَلفَ بابٍ وَاتَّصَلَت بُيُوتُ اَهلِ الكُوفَةَ بِنَهَرِ كَربَلاءَ؛ هنگامي که قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله) قيام نمايد، در پشت کوفه مسجدي ميسازد که داراي هزار در خواهد بود و خانههاي مردم کوفه به نهر کربلا متصل ميشود.» اميرالمؤمنين (عليه السلام) هنگامى كه به شهر «حيرةَ» رسيد، فرمود: «يَتَّصِلَنَّ هذِهِ بِهذِهِ وَ أَو مَأَ بِيَدِهِ اِلِى الكُوفَةِ وَ الحِيرَةِ حَتّى يُباعَ الذِراعُ فِيما بَينَهُما بِدَنانِيرَ وَ لَيُبنُيُنَّ بِالحِيرَةِ مَسجِدٌ لَهُ خَمسُمائَةِ بابٍ يُصَلِّى فِيهِ خَلِيفَةُ القائِمِ عليه السلام لِأَنَّ مَسجِدٌ الكُوفَةِ لَيَضِيقُ عَلَيهِم...؛ [روزى برسد که] اين به آن وصل شود. و با دستش اشاره به کوفه و حيره کرد. و [چنان مرغوبيّت پيدا کند که] يک ذراع زمين آن به چند اشرفي فروخته شود و مسجدي در حيره بنا شود که داراي پانصد درب خواهد بود و نماينده قائم در آن نماز ميگزارد؛ زيرا مسجد کوفه براي آنها تنگ خواهد بود.» راوي ميگويد: من عرض کردم کهاي اميرمؤمنان! آيا مسجد کوفه در آن روز گنجايش اين همه جمعيّت را که ميفرماييد، دارد؟ فرمود: چهار مسجد براي قائم ساخته ميشود که مسجد کوفه کوچکترين آنهاست. مسجد فعلي کوفه و دو مسجد ديگر در آن روز در اين دو طرف کوفه واقع است. و با دست مبارک اشاره به نهر اهل بصره و کوفه و نجف کرد.» (مجلسي، محمد باقر بحارالانوار، ج53، ص11)
تغييرات در مسجد الحرام و مسجد النبي (صلي الله عليه و آله)
در طول تاريخ دستهاي غير معصوم در اطراف مکّه و مسجد الحرام و همين طور در مسجد النبى (صلي الله عليه و آله) تغييراتي به وجود آوردهاند که يقينا برخي از آنها مرضي معصومان عليهم السلام و نبي مکرّم نيست. در عهد ظهور، اين دو مسجد مهم و با عظمت به حالت اوّليه دوران پيامبر (صلي الله عليه و آله) برخواهند گشت همانطور که در حديثي از امام صادق (عليه السلام) نقل کرديم، هنگام قيام قائم (عليه السلام) کليه مساجد، ساده و بدون کنگره؛ آن گونه که در زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بود، تغيير شکل داده ميشود. اطلاق اين روايت شامل مسجد الحرام و مسجد النبي (صلي الله عليه و آله) نيز ميگردد از آنچه گفته شد، ميتوان به دست آورد که سيماي مساجد در عصر ظهور اين گونه خواهد بود: 1. رعايت اصل سادگي در بنا و ساخت مساجد؛ 2. دوري از تجملگرايي و زدودن بدعتها و ظواهر غير اسلامي؛ 3. احياي ارزشهاي اسلامي دوران بعثت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) در معماري مساجد؛ 4. توجّه به معنويت مساجد و پرهيز از ظاهرآرايي. (مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص374، ح173.)
مسجد مرکز حکومت و سکونت
هر حکومتي نياز به مرکز فرمانروايي و دارالاماره دارد که در آنجا به امور کشوري رسيدگي ميشود. در زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) طبق اين اصل عمومي، مدينه مرکزيت يافت و مسجد النبي (صلي الله عليه و آله) به عنوان ستاد فرماندهي آن حضرت قرار گرفت. حضرت مهدي (عليه السلام) نيز به عنوان آخرين جانشين پيامبر (صلي الله عليه و آله) و مُصلح جهاني و بنيانگذار حکومت واحد جهاني نياز به چنين مرکز و تشکيلاتي دارد. از روايات استفاده ميشود که حضرت مهدي (عليه السلام) همچون جدّش رسول خدا (صلي الله عليه و آله) از مکّه ظهور ميکند و مانند اميرمؤمنان علي (عليه السلام) کوفه را مقرّ حکومت خويش قرار ميدهد و مسجد کوفه را دارالامارة خويش و مسجد سهله را محل سکونت خود قرار ميدهد در مورد مقرّ حکومت آن حضرات، امام صادق (عليه السلام) فرمود: «دارُ مُلکِهِ الکَوفَةُ وَ مَجلِسُ حُكمِهِ جامِعُها وَ بَيتُ مالِهِ وَ مَقسَمُ غَنائِمِ المُسلِمِينَ مَسجِدُ السَّهلَةِ؛ مقرّسلطنت وى شهر کوفه است و محل حکومتش مسجد جامع کوفه و بيت المالش و محل تقسيم غنائم مسلمين، مسجد سهله است.» و در جاي ديگر فرمود: «کَيفَ اَنتُم لَو ضَرَبَ اَصحابُ القائِمِ الفَساطِيطَ فِي مَسجِدِ الكُوفانِ ثُمَّ يَخرُجُ اِلَيهِمُ المِثالُ مُستَأنَفُ اَمرِ جَدِيدٌ عَلَى العَرَبِ شَدِيدٌ؛ چگونه خواهيد بود زماني که اصحاب قائم خيمهها در مسجد کوفه برافرازند آن گاه فرمان کاملاً جديدي براي آنها صادر شود [که انجام آن] بر عرب بسيار دشوار باشد.» امّا در مورد سکونت آن حضرت در مسجد سهله نيز روايات فراواني وارد شده است که از جمله ابو بصير ميگويد: امام صادق (عليه السلام) فرمود: «کَأَنِّي اَري نُزُولَ القائِمِ فِي مَسجِدِ السَّهلَةِ بِاَهلِهِ وَ عِيالِهِ قُلتُ يَكُونُ مَنزِلَهُ جُعِلتُ فِداكَ قالَ نَعَم كانَ فِيهِ مَنزِلُ اِدرِيسَ وَ كانَ مَنزِلَ اِبراهِيمَ خَلِيلِ الرَّحمنِ وَ ما بَعَثَ اللهُ نَبِيًا اِلاَّ وَ قَد صَلِى فِيِه وَ فِيِه مَسکَنُ الخِضرِ؛ گويا من فرود آمدن قائم را با خانوادهاش در مسجد سهله مينگرم. گفتم: فدايت شوم! آيا آنجا اقامتگاه او ميشود؟ فرمود: بلي، در آن مسجد اقامتگاه ادريس (عليه السلام) و ابراهيم خليل الرحمان (عليه السلام) نيز بوده و خداوند هيچ پيامبري را مبعوث نکرده، مگر اينکه در آن مسجد نماز گزارده است. همچنين سکونتگاه خضر (عليه السلام) در آن است.» و در جاي ديگر، حضرت صادق (عليه السلام) وقتي اسم از مسجد سهله برده شد، فرمود: «اَما اَنَّهُ مَنزِلُ صاحِبِنا اِذا قَدِمَ بِأَهلِهِ؛ همانا آن مسجد منزل صاحب ما [حضرت مهدي عليه السلام ] است، آنگاه که با خاندانش بيايد. (براقي نجفي، سيد حسين، تاريخ کوفه..، ص39)
مسجد دانشگاه علوم قرآن
در دوران عصر ظهور تحولات وسيعي در مساجد ايجاد ميشود؛ از يک طرف، بدعتها و خرافات در مساجد برخورد ميشود و مساجد ضرارگونه تخريب ميشوند و از طرف ديگر مساجد توسعه فيزيکي يافته و بر معنويات آن افزوده شده، تبديل به مراکز تعليم و تعلّم و دانشگاه علوم قرآني همچون زمان رسول الله (صلي الله عليه و آله) ميگردد. مساجد از همان آغاز فقط محل عبادت نبود؛ بلکه در آنجا به امور اجتماعي، سياسي و نظامي نيز رسيدگي ميشد و از همه مهمتر مرکز آموزش و تعليم علوم ديني و قرآني بود. در دوران خاتم اوصياء حضرت مهدي (عليه السلام) نيز مسجد، مرکز و دانشگاه علوم اسلامي، مخصوصاً علوم قرآني ميشود. در اين زمينه، روايات فراواني داريم که به يک نمونه اشاره ميشود: علي (عليه السلام) فرمود: «کَاَنِّي اَنظُرُ اِلي شِيعَتِنا بِمَسجِدِ الكُوفَةِ وَ قَد ضَرَبُوا الفَساطِيطَ يُعَلَمُونَ النّاسَ القُرآنَ كَما اُنزِلَ؛ گويى شيعيانمان را در مسجد کوفه ميبينم که چادرهايي زدهاند و قرآن را آن چنان که نازل شده، به مردم ميآموزند.» از آنچه گفته شد، به دست آمد که در عصر ظهور تحولات وسيعي در مساجد ايجاد ميشود؛ مسجد کوفه نيز به عنوان مقرّ حکومت حضرت مهدي (عليه السلام) و مسجد سهله به عنوان محل سکونت او و عائلهاش انتخاب ميگردد. (مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص374، ح173.)
حجرات کسبب و تجارت
يکي از فضاهايي که معماري قرآني در عصر ظهور آن را متحول ميکند فضاي حجرات کار و کسب و تجارت ميباشد. در معماري قرآني فضاي حجرات به گونهاي تنظيم و ترسيم شده است که کاسب و مشتري را به ياد خدا و نظارت و سماعت الهي مياندازد و معاد و حساب و کتاب را به انسان تذکر ميدهد. «في بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال.......ذكر الله و اقام الصلوه و ايتاء الزکوه» (نور/ 36 و37) و کاسب و تاجر با نام و ياد خدا و با توکل به او و با اخلاق اسلامي و به نيت کمک به مسلمين و دستگيري از آنها به کار و کسب حلال ميپردازد در اين حجره برهنهگي و بيبند و باري و چشم چراني نواميس مردم يا کالاهاي دشمنان اسلام تبليغ و ترويج نميشود و کاسب با مرام ديني خود مانع اسراف و اسرافگرايي و حرص بر زيادهخواهي و فزون طلبي ميگردد رنگ حجره و نور حجره و تبليغات و صوت حجره دروغين و تدليس و ضايع کننده حقوق همسايگان و مشتريان نيست جوان عذب و دختر بزک کرده به عنوان جلب مشتري بيشتر مورد سوء استفاده قرار نميگيرد بازار مسلمين محل ازدحام و اختلاط زن و مرد نامحرم نيست در بازار، مسجد و مدرسه علميه و حسينيه و ذکر خانه همه و همه کاسب و تاجر را به خدا و سيره و سنت رسول الله و ائمه اطهار (عليهم السلام) رهنمون ميسازد در حکومت امام مهدي (عليه السلام) محلهاي کسب سامان داده ميشود و فرهنگ معماري قرآني بر محيطهاي کار و کسب حاکم ميگردد. (مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج53، ص11)
نتيجه:
برايندهاي اين مقاله به ترتيب عبارتند از:
1) معرفي و آشنا سازي با شاخصههاي معماري و جهاد خانهسازي انبياء و اولياء (عليهما السلام) در قرآن کريم
2) تبيين عوارض و آثار سوء معماري سکولار و غيرديني و آثار اسفبار آن در عصر انتظار
3) ارائه وضعيت مطلوب معماري و خانهسازي قرآني در عصر حکومت امام مهدي (عليه السلام)
4) توجه به ظرائف و آثار و برکات معماري و خانهسازي قرآني در عصر حکومت امام مهدي (عليه السلام)
5) رويکرد عالمانه منتظران و زمينه سازان حکومت مهدوي (عليه السلام) به معماري قرآني و اجراي آن در سطح جامعه اسلامي
6) رعايت اصل سادگي، بيآلايشي و بيپيرايگي در ساخت و سازها مبتني بر معماري قرآني
7) دوري از تجملگرايي و زدودن بدعتها و ظواهر غير اسلامي از معماري عصر ظهور و حاکم ساختن معماري ذکر به جاي معماري غفلت
8) احياي ارزشهاي اسلامي دوران بعثت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه اطهار (عليهم السلام) در معماري مساجد و خانهها و توجه به معنويت در خانهها مساجد و پرهيز از تجملگرايي نامطلوب و اسراف.
پينوشتها
1- دانشيار دانشگاه اصفهان و عضو هيئت علمي دانشگاه اصفهان- گروه قرآن و حديث، 0913-3136078
. bayanelm @ yahoo.com.
2- دانشجوي دکتري علوم قرآن و حديث دانشگاه اصفهان 0913-3046452
kosar 1380 @ chmail.ir.
منابع تحقيق :
1- آشوري، داريوش، تعريفها و مفهوم فرهنگ، تهران، مرکز اسناد فرهنگي آسيا، 1357.
2- ابن ابي جمهور، محمد بن زين الدين، عوالي اللئالي العزيزيه في الاحاديث الدينيه، نشر دار سيد الشهداء (عليه السلام) ، قم، 1405.
3- ابن بابويه، محمد بن علي، الخصال، دفتر انتشارات اسلامي قم، 1365ش .
4- ابن شعبه حرّاني، حسن بن علي، تحف العقول عن آل الرسول (صلي الله عليه و آله) ، قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1366ش.
5- اصغري، يوسف، شرايط کلّي مسکن از ديدگاه منابع اسلامي، فصلنامه علمي تخصصي محفل شماره دوازدهم.
6- برقي، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، دارالکتب الإسلامية، قم، 1371ق.
7- بني گلستاني، محمد، سيماي جهان در عصر امام زمان، قم، انتشارات جمکران، 1385.
8- پاينده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات دنياي دانش، تهران، 1382.
9- حر عاملي، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعه، موسسه آل البيت، قم، 1409 ق.
10- راوندي، قطب الدين سعيد بن هبه الله. قصص الانبياء (عليه السلام) ، مشهد: مرکز پژوهشهاي اسلامي.
11- دائرة المعارف، بريتانيکا، مدخل معماري اسلامي، 2003.
12- شريف رضي، محمد بن حسين.، نهج البلاغه قم، هجرت، 1414 ه ق.
13- شريف الرضي، محمد بن حسين، ديوان الشريف، نشر دار الجيل، بيروت،
14- شيرودي، مرتضي، جهاني سازي در عرصه فرهنگ و سياست، زمزم هدايت، 1368.
15- صدوق، محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي، علل الشرائع نشر مکتبه الحيدريه، نجف، 1385 هـ.ق.
16- صدوق، محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي، من لايحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامي، قم، 1413ق.
17- طبرسي، حسن بن فضل،، مکارم الأخلاق، قم: شريف رضي.
18- طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران: ناصرخسرو.
19- طوسي، محمد بن الحسن، تهذيب الأحکام، تهران: دارالکتب الإسلاميه.
20- طوسي، محمد بن حسن، الغيبه، بيجا، الموسسه المعارف الاسلاميه، بيتا.
21- فتال نيشابوري، محمد بن احمد، روضه الواعظين و بصيره المتعظّين، قم:رضي. 14.. 15.
22- کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، دارالکتب الإسلاميه، تهران، 1389ش.
23- کليني، محمد بن يعقوب، فروع کافي، نشر: قدس ،قم، 1388ش.
24- گلي زواره، غلامرضا، احکام و آداب مسکن، نور السجاد، قم، 1383ش.
25- مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق.
26- مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحارالانوار، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1415 ه ق.
27- مفيد، محمد بن محمد. الإرشاد في معرفه حجج الله علي العباد، قم: کنگره شيخ مفيد.
28- نوري، حسين بن محمد تقي.، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسه آل البيت (عليه السلام) .
29- نوري، ميرزا حسين، (محدث نوري) ، مستدرک الوسائل، انتشارات مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، قم 1408ه.
منبع مقاله :
مؤسسه فصلنامه قرآني کوثر، (1394) ، فصلنامه قرآني کوثر، اصفهان، فرزانه، شماره 53